محل تبلیغات شما
متنفر شدم از عمو ها عمه ها و مادربزرگ. ناراحت از دست پدر به خاطر تمسخر و مادر بخاطر حمایت هاش ناراحت از دست برادر شاید یک نفر فقط منو دوس داره اونم خواهرم هست. باششگاه با دردسر کار با دردسر زبان با دردسر رشته با دردسر دوستی با دردسر شب بیرون رفتن قدیمها با دردسر(الان ک نمیرم) وااای از این زندگی دو دوستدارم برم خارج شاید اونجا شادی باشه مهاجرت از خودم باید بکنم! اما وقتی توی لجن داری زندگی میکنی قبل از حموم رفتن باید محیطت رو عوض کنی بری

حس تنفر از اطرافیان

آموزش خوشنویسی زبان انگلیسی

دردسر ,رفتن ,زندگی ,ناراحت ,شاید ,ها ,با دردسر ,ناراحت از ,از دست ,خارج شاید ,برم خارج

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دوستان واقعی تو نمیدانی عشق یعنی چه!!!! امروزی باش